علی و امیدعلی و امید، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

علی و امید کوچولوهای88

منتظر اتفاق خوب

عرض ادب!!!

1390/4/6 22:56
نویسنده : maman ali & omid
855 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااام به پسرای گلم و به همه عزیزانی که به ما سر میزنن .... از همگی ممنونم که جویای حال پسرای ما هستین .... خدارو شکر بهتر شدن ....

یه چند وقتیه که فرصت نداشتم برای اپ کردن وبلاگتون عزیزای مامان .... تو این مدت اتفاقات زیادی افتاده ....

همون موقعی که از شمال برگشتیم هفته بعدش یکشنبه 22 خرداد مراسم عقد عمو مهدی بووود .... به من که خیلی خوش گذشت ولی بنده خدا بابایی و عمو هادی خیلی اذیت شدن چون شما دوتا وروجکارو نگه داشته بودن .... دیگه اخر شب بنده خدا بابایی نفسش بند اومده بود از دست شما وروجکاااااااا ...خوب ما از همینجا دوباره به عمو مهدی و زن عمو تبریک میگیم و براشون ارزوی خوشبختی داریم ....

و دومین اتفاق روز پدر بود .... پنج شنبه 26 خرداد روز پدر بود و من چون درگیر مریضی شما دوتا بودم خیلی نتونستم برای بابایی سنگ تموم بزارم و فقط فرصت شد که براش یه کادوی هول هولی بگیرم و با تمام عشقم بهش تقدیم کنم .... من میخوام از باباتون تشکر کنم و این روز رو بهش مجددا تبریک بگم ....

رضا جونم امیدوارم که همیشه پایدار و سلامت باشی و برای ما پشت و پناه .... بازم بهت تبریک میگم عزیزم ....

البته من باید به شما دوتا مرد کوچولوی خودمم تبریک ویژه بگم هاااا .... مبارکتون باشه پسرای گلم ....

دیگه یادم نمیاد که چه اتفاقاتی افتاده ....

یه چندتا کلمه جدیدم یاد گرفتین که الان براتون مینویسم ...

هااادی       مدی:مهدی        

تا دعواتون میکنم سریع میکید جوجو دّ.... یعنی جوجو رو دعوا کن ...

ماشینتونم میگید :گوم گوم(علی) گوگو(امید)

یاد گرفتید قشنگ بوس میکنید دیگه ... البته علی جونم راحت تر بوس میکنی تا داداشت ... امید یکم سر سخت تره ... بچم جذبش بیشتره ...

ناز کردن رو یاد گرفتین وقتی ناز میکنین بعدشم میگی نااااا

از دعواهاتونم که هرچی بگم کمه .... همیشه در حال جیغ و داد کردنید دعوا سر یه چیز که ازش دوتا داریم ولی فقط همون که اون یکیتون برداشته رو میخواید ...

دل تو اولین روز بهار

دل من اخرین جمعه سال

و چه دور و چه نزدیک به هم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان پریا و هلیا
7 تیر 90 1:05
وای چقده ناز حلف می زنین

اون عکسای شمالشون خیلیییییییییییییییی قشنگ بود زهرا حیف که بهشون دیر رسیدم
خیلی حرفه ای عکاسی می کنیا البته به خاطر گل پسراتم هست که ماشالله خوش تیپن


مامان علی و امید:مرسی عزیزم ... نه بابا ما کجا و عکاسای حرفه ای کجااااااااا.....
ولی در کل به عکاسی علاقه دارم ...
ممنون که سر زدی
مامان ماهان
7 تیر 90 15:00
ای جونم آفرین که اینقدر کارای جدید یاد گرفتین بوووووووووووووووووس


مامان علی و امید:ممنون عزیز دلم که بهمون سر میزنی شما هم گل پسرت رو ببوس
مامان پارسا جون
8 تیر 90 0:48
سلام عزیزم خوبی خوشی؟
گل پسرات خوب شدن خدا رو شکر؟
من که خیلی نگرانشون بودم.حالا خدارو شکر که دیگه تموم شد.
واقعا بهتون خسته نباشید میگم مامان و بابای زحمت کش.
از طرف من حسابی ببوسشون زهرا جون دلم خیلی واسشون تنگ شده
واسه خودتونم همینطور
مراقب خودتون باشید


مامان علی و امید: سلاااااام عزیز دل خودم .... خوبی سمانه جونم .... مرسی عزیزم که به یاد ما بودی ... منم دلم براتون تنگ شده .... خیلی خیلی زیاد ....توهم پارسای گلمو ببوس...

مامان پارمين
8 تیر 90 1:01



اتفاقا امروز به يادت بودم گفتم اومدم نت بهت سر بزنم كه ديدم نظر گذاشته بودي كلي خوشحال شدم


مامان علی و امید:مرسی گلم شما به ما لطف داری که بهمون سر میزنی و به یادمونی ... پارمین جیگری رو ببوس...

مریم مامان آریا
8 تیر 90 11:48
من عاشق علی و امیدم
دوستتون دارم
من توی وبم یه سوال پرسیدم تا شنبه صبح وقت هست بیا نظر بده


مامان علی و امید:مرسی عزیزم .... ما هم عاشق اقا اریاایم ....
ت ولی نمیزاره کامنت بزارم .... چه کنم ؟؟؟ دوباره امتحان میکنم ...
حنا
10 تیر 90 20:44
جیگرشونو برم من با گوگوم گفتنشون و بوس کردنشون
وقتی بچه ها می بوسن یا شیرین زبونی می کنن آدم دلش می خواد زمان بایسته و فقط لذتش رو ببری
منم می بوسمشون خوشگلای خاله رو


مامان علی و امید:سلااام عزیزم ... اره واقعا انقدر بامزس که ادم دلش میخواد بخوردشون ... ولی هرچقدرم اینا شیرین زبونی کنن به پای دخملیای ناز شما نمیرسن عزیزم ...
مامان امیررضا
15 تیر 90 10:48
ماشاءالله به این داداشا. اعیاد شعبانیه هم مبارک


مامان علی و امید:ممنون عزیزم ... این ایام به شما هم مبارک خانمی
mamane amir ali
15 تیر 90 20:22
har cheghadr ham sheitooni konan ba arzeshan.chon har do ba ham bozorg mishan va tanha nistan.
bi kheial.ma ham tabrik migim.khoshbakht beshan.ali va omid naze ma ro beboossssssssssssssss


مامان علی و امید: سلااام خانمی .. خوبی؟ امیر علی گلم خوبه ؟
والا دلخوشی ما هم وقتی اذیت میکنن همینه که باهمن و بعدها پشت همن و تنها نمیمونن شماهم امیر گلم ما رو ببوس