خداااا جووون..
سلااام
ای خدااااااااااااااااااا خسته شدم دیگه ...هر روز یه خرابکاری .. هر روز یه جور بهونه ..
احساس میکنم واقعا دارم کم میارم ..من الان یه ساعت نشستم خونمون دیدن داره ...همه جاااااااااااا رو ریختن به هم دیگه انقدر حرص خوردم هااااااااااا حوصله حرص خوردنم ندارمممم....
رفتن در جاکفشی رو باز کردنن واکس و برداشته فکر کرده کرمه .. همه رو مالیدن به صورتشوووون
اخه چی بگممم.. هرچی نگم بهتره .. دلم خیلی پر بود گفتم دو کلمه اینجا بگم .. ولی خوب اخرشم خودم به خودم میگم مفتی نیست که خدا گفته بهشت زیر پای مادرانه
خدا ایشالا خودش صبرشم بهمون بده .. یعنی داده هااااا بیشترش و بده .. امین
اره خلاصه که خیلییی شیطون شدید و جیغ جیغو.. یه سره دعوا و داد و بیداد .. من که هر روز از صدای جیغ و داد شما سر درد دارم
مطلب دیگه اینکه دلم برای یه ساعت تمیز بودن خونه لک زده به خداااااااااا.. از اینور من جمع میکنم شما میریزین اونوقت حق ندارم این شکلی بشم ؟؟؟ تازه من که خیلی بهشون سخت نمیگیرم تو ریخت و پاش ولی واقعا دارم کم میاااااااااااااااااارم ... رسما اینجا اعلام کردم که دارم کم میارم ...
تا الان فقط اومدم از کارای بامزه و خوب و دل برونتون تعریف کردم ولی ایندفه دیگه دلم پر بود..هیچ جایی پیدا نکردم واسه حرفام اینجا نوشتم .. ولی خوب شاید نباید میگفتم