چقد حرف!!!!!!!!
سلاااام به روی مثل ماهتون ... عزیزای دلم خوبین ؟ ان شالله همیشه سالم و سلامت باشین
خوب نمیدونم از کجا شروع کنم ..
خیلی وقته که ننوشتم براتون نمیدونم چرا انقدر تنبلی میکنم تو آپ کردن وبلاگ شما دوتا کوشمولوی خوردنی ... وای میگم خوردنی واقعا خوردنی شدین انقد که نمک میریزین ادم دلش ضعف میره براتون ..
اول از همه یه تبریک بابت رسیدن ماه رمضون به همه عزیزایی که به ما سر میزنن میگم و امیدوارم نماز و روزه هاشون مقبول درگاه حق باشه .. امین
حالا از این کارای بانمکتون بگم که جدیدا همچین باهم دیگه عشقولانه در میکنید که حد نداره ... البته نکه دعوا نمیکنید ها دعواتون سر جای خودش هست ولی خوب تازه یاد گرفتین چه جوری محبت کنید .. همدیگه رو بغل میکنین و بوس میکنین .. وقتی یکیتون گریه میکنه اون یکی دلش میسوزه و میره یه اسباب بازی که خودش دوست داره رو میاره میده به اون یکی ...اخه من قربون اینهمه محبتتون ...
نمونش وقتی که رفتیم واکسن بزنیم همین چند روز پیش تو مطب دکتر جفتتون داشتید گریه میکردین ولی وقتی امیدم یکم اروم شدی دیدی علی داره گریه میکنه موتوری رو که دستت بود اوردی دادی به علی که اون گریه نکنه ... یه بغضی هم کرده بودی و از این که علی ناراحته غصه میخوردی دلمون و کباب کردی...
چند روز پیش هم رفتیم نمایشگاه قران .. یه جایی درست کرده بودن برای بچه ها یه شهر بازی کوچولو بود ... ولی خوب اسباب بازی هاش خیلی به درد سن شما میخورد .. برای همین بردیمتون تا یکم بازی کنید .. خیلی کیف کردین کلی بهتون خوش گذشت ..
حالا بگم از حرفایی که جدیدا میزنید ..
باباجی یعنی همون بابا جون .. یه وقتایی هم مختصرش میکنید و میکید باجی .. خیلی بامزه این کلمه رو میکین ..
مامانی یا مامان جی که همون مامان جون و یه وفتاییم برا راحتی خودتون مانی صدام میکنین ..
به مامان بزرگاتون که میگید مامانی ...
داداجی هم بهم دیگه میگید.. اینم خیلی قشنگه وقتی همدیگه رو صدا میکنید داداااااجی ..
علی شما جدیدا یاد گرفتی میگی داداسسسس ؛ س شو همچین بانمک میگی ادم دلش میخواد قورتت بده داداس
دایره لغاتتون با نا هم خیلی جالبه ... نانا یعنی لالا... نا یعنی ناز ... نانای یعنی همون نانای خودمون
تاپ تاپ هم میگید تاتا یا دادا .. خلاصه که من همه جا باید باشم و به عنوان مترجم خدمت گذاری کنم براتون فسقلیای من ..
ادامه ی عکسای جدید هم بی زحمت برید ادامه مطلب مشاهده بفرمایید
نمونه ای از عشقولانه ها
مدل دیگه ای از ابراز محبت دو تا داداسسسس
نمونه خواب دوتا کوچولوی ماا .. همین جا بگم خدا رو شکر خوابتون خیلی خوب شده یعنی دیر میخوابین ولی خدا رو شکر تا ظهر بیدار نمیشین ... خوابتون سنگین شده بعداز ظهرا هم با بدبختی بیدار میشین دل نمیکنین از این خوابیدن .. وقتی یاد روزای اول میفتم که با یه صدای پا بیدار میشدین خدارو هزار بار شکر میکنم ... و دلمم برا همه ی اون دوستاییم که تازه دوقلوهاشون دنیا اومده میسوزه چون واقعا میدونم چی میکشن ..
اینم قایم باشک بازی وروجکا
اینجا هم همون شهر بازی کوچولو تو نمایشگاه قرانه
از این دستگاهش که فوق العاده خوشتون اومده بود ..
این اسب ها هم خیلی جالب بود ..
ندا جون وقتی این اسبها رو دیدم یاد امیر علی افتادم که انقد عاشق اسبه .. جاش خیلی خالی بود ..
اینم ادمک دم درش بود شماها هم ازش میترسیدید هم دوست داشتید برید طرفش و سر از کارش در بیارید ... امید جرات نداشتی بره جلو علی رو هل میداد میگفت داداش .. یعنی تو برو تا منم بیام
ولی یه جا جرات پیدا کردی رفتی جلو میزدی بهش و میگفتی جوجو دَ..