اولین برف زمستون 91
سلااااام به همگی مخصوصا عزیزای دل خودم ... خوبید ؟؟؟ خوشید؟؟؟؟؟ چه خبرا؟؟؟
امشب خونه ی مامان گیتی بودیم از ظهر اونجا برف شروع شد و کل زمین سفید پوش شد انقدر خیابونا قشنگ شده بود که آدم از دیدنش سیر نمیشد... شما ها هم وقتی دیدین شروع کردین که بریم برف بازی بریم بریم ... خلاصه زود برفا قطع شد و آفتاب اومد و برفا تغریبا آب شد ولی شب دوباره شروع شد و موقع اومدن به خونه اومدین پایین و شما یکم برف بازی کردید و برف به هم پرت کردید و بعد هم اومدیم خونمون ...
دو روز بود که رفته بودیم خونه مامانی اینا تا برای شما وروجکا دوتا کلاه و ژاکت ببافیم ولی فقط موفق شدیم دوتا کلاه ببافیم اونم هنوز یکمش مونده بود که قرار شد مامان گیتی درستش کنه ... مامانی دستت درد نکنه که برای ما زحمت کشیدی
ایشالا تو پست بعدی با عکسای جدید میایم ....
راستی دیروز هم تولد مامان گیتی بود .... مامانی مبااااااارک باشه ... ایشالا صد و بیست ساله بشی