بله برون!!!!!!!!!!
سلاااااام عزیزای دل ..........خوبید پسرای گل خودم .....
خیلی وقته که براتون ننوشتم و از خاطرهاتون نگفتم ....الان که دارم براتون مینویسم شما دارید بازی میکنید همین چند لحظه پیش علی جون دست داداشت رو گاز گرفتی و البته همین امروز بعدازظهر هم امید جان شما داداشت رو مورد عنایت قرار دادی هنوزم جای گازی که گرفتی روی دستش هست .....بلاخره چیزی که عوض داره گله نداره ....
و اما بله بروووووووووووووون جمعه بعداز ظهر بله برون عمو مهدی بود یه زن عمو خوب و مهربون قراره براتون بیاد ....امیدوارم که همیشه پشت و پناه هم باشن و زندگی خوب و شیرینی داشته باشن ....
اینم چندتا عکس از وسایلهایی که عمو مهدی زحمت کشیدن و برای خانمشون گرفتن ....
اینم علی و امید به همراه خلعتی های زن عموشون ...
اینم یه جعبه خوشگل که خاله زینب زحمتش رو کشید و خیلی خوشگل درستش کرد....