شروع
سلام به روی ماهتون،بلاخره با کمک بابایی براتون وبلاگ ساختیم تا ان شاالله همیشه خاطرات شیرین و خوشی براتون ثبت کنم
علی و امید جان الان شما گلهای مامان و بابا ۱۱ ماه ۱۸روزتونه خیلی شیرین و با مزه شدین. عکسهای نوزادی تا به شش ماهگیتون رو میذارم در ادامه مطلب
شش ماه به بعد هم تو ادامه مطلب متن بالا
نوزادی
این اولین روزیه که شما فرشته های کوچولو اومدین خونه 16/11/1388
این علی ناز مامانش
اینم امید گلمه
اولین ماه
آقا کوچولوها کم کم دارین بزرگ میشین. الان یک ماه از دنیا امدنتون میگذره......
روز به روز شیرین تر می شین و دوست داشتنی تر
اینجا از حموم امدید و خسته شدین و لالا کردین..
قربونتون برم که انقدر ناز میخوابید
امید
علی
عادتونه وقتی میخوابین امید دستش رو روی چشماش میذاره و علی زیر چونش
اولین عید گلهای باغ زندگی من و بابایی
عیدتون مبارک باشه عزیزای من...... ولی شما که وقت سال تحویل خواب بودین ولی من و بابای برای خوشبخت شدنتون دعا کردیم ....ان شا الله همیشه سالم باشید و یار همدیگه..... ان شاالله عید ۱۲۰ سالگیتونو جشن بگیرید
دومین ماه
این علی و امید گل منن که دو ماهه شدن
سه ماهگی گلها
سه ماهگیتون مبارک باشه عزیزای مامانی و بابایی
چهار ماهگی و خرید لباس
سلامممممممم به روی ماهتون
بلاخره با بابایی رفتیم براتون لباسای تابستونی خریدیم اینجا هم تنتون کردم خیلی بهتون می اومد گلای من دیگه چهار ماهه شدین.......
توی این عکس هم امید از فلاش دوربین تعجب کرده.... قیافش خیلی خنده دار شده
پنج ماهگی
این اقا امیده که انقدر ناز نازی خوابیده
شش ماهگی جیگریا و سفر طالقان
دوره بود و نوبت خاله خدیجه بابایی........ برای همین خاله جونم دوره رو طالقون گرفت دستش درد نکنه هم خیلی زحمت کشید (چون ما از پنج شنبه شب رفتیم تا جمعه بعد از ظهر اونجا بودیم) هم باعث شد تا ما از خونه بیایم بیرون و یه هوایی عوض کنیم. خاله جون دوست داریم
اینم عکستون که با بابایی اونجا گرفتیم.....